کد مطلب:312003 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:265

زهرا (علیها السلام) در مسجد
جای تردید نیست كه ابوبكر به بهانه اینكه محمد (صلّی الله علیه وآله وسلّم)گفته است «پیغمبران ارث نمی گذارند» دهكده فدك و باغستان های آن را از فاطمه (علیها السلام) گرفته و جزو بیت المال كرده است ولی تصور می رود این اقدام، ساده و بدون سابقه و با نقشه قبلی نبوده بلكه پاپوش ضبط فدك، زودتر دوخته شده و شاید همان هنگام كه عمر و ابوبكر دو نفری و یا با شركت ابوعبیده جراح مقدمات اشغال مركز خلافت را می چیده اند(1) تصرف باغستان فدك نیز از نظرشان دور نبود. این نظریه به خصوص زمانی قوّت می گیرد كه ما به اجتماع مسلمانان در روز غدیر(2) نیز توجه داشته و همچنین به مخالفت علی و بنی هاشم با هر مدّعی مقام خلافت نیز متوجه باشیم. پس از مرتب ساختن این چند موضوع و ارتباط آن ها با یكدیگر، به این نتیجه می رسیم كه:



ـ عمر و ابوبكر مدت ها پیش از مرگ محمد (صلّی الله علیه وآله وسلّم) در ایام بیماری او به خلافت نظر داشته اند.



2 ـ مخالف بزرگ آن ها اول علی بن ابی طالب (علیه السلام) است كه به موجب گفته پیغمبر، باید خلیفه باشد و مخالف دوم طایفه انصار است كه رییس آن ها سعدبن عباده نیز از طرفداران جدّی علی است.



3 ـ فدك درآمد معتنابهی داشته; به اندازه ای كه بنی هاشم می توانستند با تأمین زندگی از محل عواید و درآمد آن، از استفاده بیت المال چشم پوشیده و به هیچ وجه نیازی به خلیفه نداشته باشند و همچنان به مخالفت با مركز خلافت ادامه دهند و بلكه دل ها را نیز متوجه خود سازند.



4 ـ این درآمد مستقیماً به دست فاطمه (علیها السلام) دختر پیغمبر می رسیده و موقعیت وی، چنانكه نوشتیم، نزد همه مسلمانان بزرگ و مورد تجلیل بوده است.



این دوراندیشی ها ابوبكر را وادار نموده تا ملك مسلّم دختر پیغمبر را از چنگ وی گرفته و ضمیمه بیت المال نماید تا دیگر بنی هاشم نتوانند با مركز خلافت مخالفت نموده و در اثر تنگدستی و فشار معیشت تسلیم شوند.